آزاد شدم انگار...!
اگر گذشته، هنوز اذیتت می کند، پس هنوز نگذشته است ...
خوشحالم که این برهه از زندگی من گذشته و من مدتیه که دیگه سایه ای از گذشته روی زندگیم نمی بینم!
فک میکردم فقط حس خودمه به خاطر همین قبل از اینکه این پستو بذارم با یه مطلع صحبت کردم...
کسی که از حال من در تمام این مدت مطلعه....کی میتونه باشه جز مصطفای من!؟
یادآوری کردیم یه چیزایی رو و هر دو به این نتیجه رسیدیم که آره گذشته زندگی من دیگه گذشته!
و من این تموم شدن رو مدیون خدای خودمم مدیون فرشته هایی ام که وارد زندگیم شدن...همسرم ، دختر نازنینم.
وجود فاطمه اسرا روحیه منو به کل تغییر داد...درسته که الانم سختی های خودشو داره...هیچکس منکر سختیه بزرگ کردن یه بچه نیست!
ولی همه اینا می ارزه به یک دقیقه فکر و خیال....فکر و خیالای گذشته من گشنده بود....روحمو هرلحظه میکشت!
ولی الان به لطف خدا روحم در اسایشه...خدایا شکرت.
من خوشبختم...شکرت!
- ۹۵/۰۳/۲۸