احســــــــــــــــــاس دریایی

من دیگر در دنیایم به دنبال احساسی شبیه تو نمیگردم...چون شبیه تو هیچکس نیست!

احســــــــــــــــــاس دریایی

من دیگر در دنیایم به دنبال احساسی شبیه تو نمیگردم...چون شبیه تو هیچکس نیست!

احســــــــــــــــــاس دریایی

سلام زهـــــرا خانومِ گل گــــــــــلاب!
سلام به فرشته کوچولوی روزگار من!
وقتت بخیــــــر خانــــوم!
وااای چقدر شما خوبی!
چـــــقدر شما قشنگی!
چقــــــدر شما خانومی!
چقدر شما دوستداشتنی هستی!

پیام های کوتاه
خدایا دمت گرم!
امسال خیلی بهمون حال دادی که هی پشت سر هم بارون بر سرمون نازل میکنی!
خیلی خوب و لذت بخشه!
شکرت خدا. 

  • احساس دریایی

ضجری که من کشیدم گفتنی نیست!

کلی حرف انبار شده روی دلمه!

به اندازه بیست و پنج شش سال!

بیشتز از عمر خودم حتی!!!!

زندگی اطرافیان من قبل از اینکه من به وجود بیام روی زندگی من تاثیر گذاشت.

حالا من چطور این همه حرفو مدیریت کنم و برم به یه خانم مشاور بگم!؟

اصلا چطور دردایی که کشیدمو به زبون بیارم و داغون نشم و ...

کی میدونه درست حساس ترین زمان زندگی یک نوجوون چه بر سر احساس و غرور و اعصاب و شخصیتش اومد و نهادینه شد براش؟؟؟


من خودم کشتم که از صفر رسیدم اینجایی که الان هستم و شدم این! 

اونوقت همین این رو هم باید با حقارت به زبون بیارم!

این رسمش نیست خدا !

چقدر باید عذاب بکشم که تموم بشه!

یا عمرم تموم بشه یا این حال خرابم.

انتخاب با توئه خدا خودت زودتر یه کاری بکن برام.


احساس خسته نوشت:

بابا دخترتو دعا میکنی دیگه؟

حالم بده سفارش منو به هرکی که اونجا میشناسی و میدونی که حرفش پیش خدا با ارزشه بکن.


  • احساس دریایی

گینس باید ثبت کنه رکوردای مارو تو دوتا زمینه:

1- حجم دید و بازدید مارو از فامیل و دوست و آشنا.

2- عدم حجم دید و بازدید فک و فامیل از ما!


این دومیه جالب تره چون تا امروز و این لحظه کسی به جز مامانم مهمون ما نبوده توی سال جدید!

میوه ها ،شیرنی ها و شکلات ها و آجیلامون همش رو دستمون باد کرده :(


باشد تا میوه هایمان رستگار شوند لااقل!


  • احساس دریایی

هنوز کسی خونه ما نیومده.

ما خونه بزرگای فامیل (البته اونایی که مسافرت نبودن) رفتیم.

همه چی خوبه.

فقط زمان داره با سرعت برق و باد حرکت میکنه.همین.

خیلی ام خسته ام.

دوس دارم یه جایی باشه که من شهرو زیر پام داشته باشم و بشینم توی تراس و قهوه بخورم و از هوای پاک دو هفته ای تهران لذت ببرم و هیچ اتفاق دیگه ای نیفته و من باشم و خودم و خواب و ارامش ....


اما حیف که همه اینا توهمات و خیالات بندست و لاغیـــــــر!



  • احساس دریایی

خییییییییییلی خسته ام.

بنده خدا مصطفی مه از منم بدتره.

اصل کارارو اون کرده!....ولی بازم من خییییلی انرژی از دست داد.

ولی خب می ارزید بالاخره یه بار کارای ما قبل از سال تحویل به اتمام رسید.

خب امیدوارم امسالم مثل سال پیش سال خوبی باشه برامون.

برعکس هنرمندای عزیز که جناب عزرائیل ارادت خاصی باهاشون پیدا کرده بود از اول سال یه کله همه رو قبض روح کرده و این اخر سالی هم ول کن نیست گویا....ما سال خوبی رو داشتیم و اینکه اتفاقا این اخرای سال برامون جالب تر هم شده...اتفاقات خوب اطرافمونو گرفته.

دارم خودمو میکشم که چشمام بسته نشه و بتونم تایپ کنم این اخرین پست من توی سال نود و پنجه.

اگر بخوابم الان صد درصد نماز بی نماز...قطعه قضا میشه.

خدایا خودت کمک کن تا بیدار بمونم.

پارسال این موقع قشم بودیم.یادش بخیر.روزای خوبی بود.خوش گذشت.


خدایا خودت عاقبتمون رو چه امسال و چه سال بعدو چه سال های بعدترش ختم بخیر کن و زندگیمونو پر از برکت و سلامتی و مااااال کن. (((:



  • احساس دریایی

زود میگذره !

مثل برق و باد اصلا !

عجیب نیست اگر بگم انقدر درگیر زندگی ام با همه بی کاریم، که گذر زمان رو نمیفهمم!

خدایا خودت کمک کن که این اخرین سالی نباشه که نفس میکشم...هرچند که من نبودن و نموندن تو این دنیا رو خیلی وقت ها ترجیع دادم ولی خب حالا که نگاه میکنم میبینم به خاطر شوهر و دخترم باید بجنگم و بمونم و نفس بکشم و همسری کنم و مادری کنم و افتخار افرین باشم برای خانوادم، هر چقدر هم که سخت باشه و حتی طاقت فرسا!


خدایا این روزای پایانی سال رو بر ما اسان بگردان از دست این خونه تکونیاااااا...


و من الله توفیق.


  • احساس دریایی
دنیای عجیب و غریبی دارن افرادی که مثل تو فکر میکنن...
من هم مثل تو فکر میکنم خیلی وقت ها...اما نه در همه زمینه ها.
شاید چون به اصطلاح امروزی ام.
اما خب برادرت هم مثلا یک امروزی به حساب می آید ولی به نظرم یک سری از تفکراتش خیلی دور از عقله و نتیجه تعصب کورکورانه و یا حتی تربیت اشتباهه.
در مورد شمام معتقدم که همین اتفاق کم و بیش افتاده.
با همه احترامی که برای شما قائلم ولی متاسفانه روز به روز که میگذره و من دیدم نسبت به زندگی بازتر میشه می بینم که بعضی از قسمت های زندگی شما سراسر اشتباه و خط خوردگیه!
جوری که اثر منفیش بعد از این همه سال همچنان پابرجاست و حتی در زندگی من هم تاثیر میگذاره!!!
گاهی ادما از روی جهل یا اگاهی خیلی بد میکنن...شما هم بد کردین...بــــــد!
بد کردنی که از جهل زیاده!
و امروز تاثیر وحشتناکی روی زندگی یکی از نزدیک ترین کسانم گذاشته و به همین خاطر ،من و زندگیم هم درگیرش شدیم.

ای کاش شیوه زندگیتونو یه کم تغییر میدادین تا الان ما دچارش نباشیم.
ای کاش حالمون خوب بشه.
ای کاش عقده ها از دلامون بیرون بره.
ادم عقده ای عاقبت خوبی نداره.
کاش هیچوقت عقده ای نشم.

بابا دخترتو دعا کن.

  • احساس دریایی

این روزا واقعا دست و دلم به کاری نمیره!

واقعا از شرایطی که توش گیر افتادم دارم اذیت میشم.

هیچ انگیزه ای برای خونه تکونی ندارم.

تو این خونه جز خستگی و اذیت چیز دیگه ای نمیشه پیدا کرد.

ای کاش میشد همین الان از اینجا میرفتیم!

من معتقدم که در ازای این سختی هایی که داریم می کشیم اینده ای روشن در انتطارمونه!

با همین فکر یه خودم امیدواری میدم و تحمل شرایطو برای خودم از حالت غیر ممکن به ممکن تغییر میدم!

ظلم هایی که بر من تحمیل کردن چیزی نیست که این دنیا جبران بشه!

این اعصاب خراب با هیچ رفاه و ارامشی مثل روز اولش نمیشه.

زندگی خراب مادرم دیگه شکل اولش نمیشه.

تو این ده سال گذشته من واقعا به خاطر رنچ هایی که کشیدم بزرگ شدم.

من حتی اگر بخوام هم نمیتونم مثل زهرای ده سال پیش باشم.

من دیگه نمیتونم همینجوری دیمی به اطرافیانم محبت کنم.

من دیگه نمیتونم احساساتمو راحت بریزم بیرون.

زندگی من خلاصه شده توی چند تا کلمه: همسرم، دخترم ، خدا و دینم.

که اون اخری خیلی همه چیو سخت کرده!



  • احساس دریایی

نمیدونم این بار یه شروع تاثیر گذاره یا نه.

نمیدونم میتونم از پسش بر بیام یا نه.

نمیدونم اصلا میتونم به عمل برسونمش یا نه.

نمیدونم این بارم خم میشم یا نه.

نمیدونم میتونم خونه شیطونو توی دلم خراب کنم یا نه.

نمیدونم میتونم خدا رو بشونم توی دلم یا نه.

نمیدونم میتونم خدا دوست بشم یا نه.

نمیدونم میتونم گناهای ریز و درشتمو ترک کنم یا نه.

نمیدونم میتونم صداقت و امانتداری رو اصل زندگیم قرار بدم یا نه.

نمیدونم میتونم نمازای قضامو ادا کنم یا نه.

نمیدونم میتونم گناهای سمعی بصریمو بذارم کنار یا نه.

نمیدونم میتونم به جای حرف بیهوده ، ذکرایی که دوس دارمو بگم یا نه.

نمیدونم میتونم مثبت نگر باشم و خوشبین یا نه.

نمیدونم میتونم خوبِ همسایه و دوست و آشنا رو بخوام حتی اگر اون بدمو بخواد یا نه.

نمیدونم میتونم سر نمازام اول دیگرانو بعد خودمو دعا کنم یا نه.

نمیدونم میتونم بخشنده بشم یا نه.

نمیدونم میتونم غیبت نکنم (ولو به مقدار ناچیز) یا نه.

نمیدونم میتونم خشممو کنترل کنم یا نه.

نمیدونم میتونم عصبانی نشم یا حداقل خیلی کمتر بشم یا نه.

نمیدونم میتونم صبح و شب از خوابم بزنمو به وظیفم عمل کنم یا نه.

نمیدونم میتونم قرآنو سرلوحه زندگیم قرار بدم یا نه.

نمیدونم میتونم با قرآن انس بگیرم یا نه.

نمیدونم میتونم یه روزی به جایی برسم که دیگه هیچ سخن نامربوطی از دهنم خارج نشه یا نه.

نمیدونم میتونم بصیرت و معرفت داشته باشم یا نه.

نمیدونم میتونم مادر و همسر خوبی باشم یا نه.

نمیدونم میتونم الگوی خوبی برای دخترم باشم یا نه.

نمیدونم میتونم الگوی خوبی حتی برای زنان جامعم باشم یا نه.

نمیدونم میتونم تحصیل کنم و همزمان به وظایفم به نحو احسن عمل کنم یا نه.

نمیدونم ده سال دیگه وقتی برمیگردمو به پشت سرم نگاه میکنم لبخند رضایت به لبام میشینه یا نه.

نمیدونم میتونم سرباز خوبی برای امام زمان (عج) بشم یا نه.

نمیدونم میتونم آدم بشم و بنده واقعی یا نه.


خدایا این بار نمیدونم قراره چی بشه و نمیخوام بهش فکر کنم که چی میشه.

فقط میخوام برم جلو و قدم بردارم...من حرکت میکنم و منتظر برکتت میشم خدا.

من ضجر میکشم و منتظر اجرت میشم خدا.

من توکل و اعتماد میکنم بهت و منتظر نتیجه میشم.

میدونم سخته ولی همین الان به ذهنم رسید که چله بردارم.

از فردا شروع میکنم چهل روز با تو و دور از هر چی به غیر از تو.

خدایا خودت دستمو بگیر و به بنده خاصت سفارش منو بکن.

من همیشه عهد و پیمونم با بنده های خاصت منتهی میشده به سه نفر.

حضرت زهرا(س)..امام زمان(عج)..امام حسین(ع)

حالا میخوام از هر سه شون مدد بگیرم.

ابرومو بخرین...نذارین جلوی خدام رو سیاه باشم.

من فقط میدونم که میخوام تغییر کنم و میدونم که حرف تو گوشم میره اگر سخن برنده باشه.من گستاخ نیستم.

به من یه گوشه چشمی داشته باشین زندگیم زیر و رو میشه ...میدونم.

به ابروی و عزتی که پیش خدا دارین قسمتون میدم نذارین این بار آبروم جلوی خدا و خلقش بره.



احساس نوشت:

نفست حقه پیرمرد!

بارها و بارها کلامت منو منقلب کرده و هر بار به این نتیجه رسیدم که یکی از بندگان مخلص خدایی.

تو و تمام سادگی ات در گفتار و رفتار و کردارت درس بزرگی هستی برای من و امثال من.

خدا تو و امثال تورا برای ما جوانان نگه دارد.

خدا سلامتی روزافزون به شما بدهد ان شاءالله.


یا علی


  • احساس دریایی

یکی از فانتزیام اینکه انقدر پولدار شم که بتونم کل صنعت فیلمسازی ترکیه رو بخرم، تعطیلش کنم بعدم آرشیوشونو بندازم جلوی سگ!


کاش راهی بود که این فانتزی واقعی بشه.


فیلماشون جدا از داستان های مبتذلی که داره مفت نمی ارزه!



  • احساس دریایی