همیشه تا ابد

پـــﺲ ﺍﺕ ﻧﻤـــﯽ ﺩﻫﻢ.. 

ﺑـــﻪ ﻫـــﯿﭻ ﺳﺎﻋــــﺘﯽ 

ﺑـــﻪ ﻫﯿـــﭻ ﺩﻗﯿﻘـــﻪ ﺍﯼ 

ﺑـــﻪ ﻫﯿـــﭻ ﻗﯿﻤﺘــــﯽ ! 

ﺳﺨﺖ ﭼﺴﺒﯿــــﺪﻩ ﺍﻡ ﺗﻤﺎﻣــــﺖ ﺭﺍ 

ﻣﮕــر ﺗو را ﺳـــــﺎﺩﻩ ﺑﺪﺳــــﺖ آﻭﺭﺩﻡ ... 

ﮐﻪ راحـــــت ﺍﺯ ﺩﺳﺘــــﺖ ﺑﺪهــــم ...

تب تو دار و ندارمو سوزوند...

هر چی که دورم کنه از خاطِرَت رو میکشم

من به هر چی که تورو یادم بیاره دلخوشم

تو نگاهم می کنی و عشق ازم می باره

من یه دیوونم که دیوونگیشو دوس داره

سر عشقت راضی ام همه دنیامو بدم ...

تو همونی که نبودن با تو یک نفس

توی هر لحظه هراس منه

سر عشق تو به مرگ خودم راضی شدم

آخه این مردن رها شدنه

خدایا شکرت بابت همه چیز!

دست و دلم میلرزد وقتی از خودت نشانه ای در زندگی ام به جا می گذاری تا قدرتت را به رخم بکشی!

من باور دارم بزرگی تو و کوچکی خودم را !

در لحظه لحظه ی زندگی ام هر بار به طریقی خودت را نمایان کردی!

از تو ممنونم به خاطر داده ها و نداده هایت و داشته ها و نداشته هایم!

خودم و زندگی ام را به تو سپرده ام...چه کسی بهتر از تو برای نگهداری از این امانتیِ با ارزش میتوانم پیدا کنم!؟